المواضيع الأخيرة
جستجو
أفضل 10 أعضاء في هذا المنتدى
ریحانه - 1134 | ||||
baran - 977 | ||||
نگین - 562 | ||||
لیلا - 421 | ||||
Parmida - 303 | ||||
نوشین آریا - 197 | ||||
aryan - 160 | ||||
روزبه شریفی - 106 | ||||
kami - 52 | ||||
سهیلا بخشی - 16 |
پايگاه تاجيکستان Tajikistan : "ارد بزرگ"
3 مشترك
دوستداران فلسفه اُرُدیسم Lovers of Orodism philosophy :: گستره جهانی بزرگترین فیلسوف جهان :: سایت های ایرانیان سراسر جهان
صفحه 1 از 1
پايگاه تاجيکستان Tajikistan : "ارد بزرگ"
ارد بزرگ Orod Bozorg
ارد بزرگ انديشمند برجسته فارسي زبان است که پيروان بسياري در ميان اهل انديشه و دانش دارد . در تاجيکستان افکار او را همانند مادر تاجيکستان " گلرخسار صفي آوا " مي دانند و در افغانستان او و احمدشاه مسعود را يک انديشه و فکر مشترک مي پندارند و دوستي نزديک آن دو هم بر اين باور افزوده است .
در نظريه " قاره کهن" ارد بزرگ ، پافشاري بسيار بر همگوني فرهنگ و تاريخ مشترک بيست کشور حوزه تمدني ايران باستان مي بينيم . ارد بزرگ در آنجا از استاد فردوسي ياد مي کند . در داستان ايرج ، فزون خواهي شرق و غرب براي نفوذ در دايره تمدني ايران ديده مي شود . سلم و تور نماد اين دو بخش هستند که برادر خويش ايرج را از پاي در مي آورند . متاسفانه دخالت هاي استعمار پير انگليس و پرورش افکار غلط باعث شده است که ايران باستان هزار پاره شود . پاکستان تاريخ خويش را از امويان و عباسيان آغاز مي کند افغانستان و تاجيکستان هم که نياز به گفتن ندارد آنسوي ايران در عراق ، سوريه و لبنان ، داستان وخيم تر و غمبارتر است .
صحبت بر روي نظريات ارد بزرگ به تنهايي درست نيست چون او در درجه اول يک انديشمند و مصلح اجتماعي است . انديشه هاي او به شکل جملات بسيار حکيمانه و خلاصه شده بر سر زبانهاست . کتاب "آرمان نامه" ارد بزرگ امروز پر خواننده ترين کتاب ايران است .
هر چند مردم مشهد او را همشهري خويش مي نامند اما در واقع اصالت او و خاندانش از شهر شيروان در شمال خراسان ايران است .
بيشترين دشمنان او در بين پشتون هاي افغانستان هستند که او و احمدشاه مسعود را از بانيان تغيير نام افغانستان به خراسان مي دانند . علي احمد قندهاري از پشتونهاي فعال افغان مي گويد : نقشه شوم عوض کردن نام افغانستان به خراسان از زمان مسعود جنگ سالار بيشتر رواج پيدا نموده ، فکر مي کنم نبايد مانند صنف اولي ها با اين فرزندان ناخلف افغانستان برخورد کنيم مقاله و تحرير هاي بسياري نوشته شده اما فکر مي کنم ريشه اين حرفها از فريبخوردگان افکار آدمهايي مانند ارد بزرگ باشند بايد سارنوالي و ستره محکمهً افغانستان جلو چنين حرکات ماجرا جويانه را بگيرند. محترمان باور كنيد اين آدم هاي مرفوع القلم که حرجي بر آنها هم نيست ، مي خواهند قوم ما را نابود کنند اين قلم ها به بيراهه ميروند افغانستان را مي خواهند با همه عقده شان از هم بپاشند.
علي احمد قندهاري در جايي ديگر با حمله به نوشته ايي از شقايق شاهي " که به دفاع از شخصيت احمدشاه مسعود و ارد بزرگ برخواسته بود " مي نويسد : احمدشاه يک جنايتکار و خائن بود و جماعت در پرده نشين ارد بزرگ هم فکر مي کنند قوم افغان بر مي گردد به دونيم صدسال پيش و استاني از ايران مي گردند .
متاسفانه جنگ هاي داخلي افغانستان موجب رشد افراطي گري قومي گشته و بدين گونه بسياري از حرمت ها شکسته شده و آزاد مرداني همچون احمدشاه مسعود و ارد بزرگ مورد اهانت هاي بسيار قرار گرفته اند .
اما اين تنش ها هيچ گاه نتوانست ارد بزرگ را از خط اصلي فکري خويش منحرف سازد او در نظريه کهکشان بزرگ انديشه خود ،نظريه دهکده کوچک جهاني را رد مي کند و آن را دست مايه دنياي غرب براي چنگ اندازي بسوي تمدنهاي ديگر مي داند . جهان غرب با استفاده از نظريه دهکده کوچک جهاني مک لوهان سعي نمود چنين وانمود کند که رهبري اين دهکده را بر عهده دارد چون سخت افزار اينترنت و شبکه انتقال داده ها را در اختيار دارد حال آنکه با انتشار داده هاي فرهنگي ملل پيشرو ، تنها ابزاري شد براي تکثير افکار بومي کشورهاي ديگر .
در بخش پاياني نظريه کهکشان بزرگ انديشه ، ارد بزرگ مي نويسد : ( زمان رستاخيز انديشه آدميان فرا رسيده است پس براي پاسداشت داشته هاي خود بايد بيشتر بدانيم ، براين باورم که نخبگان و انديشمندان سرزمين من ايران مي توانند پادشاهان کهکشان انديشه فردا باشند. اين سرزمين سرچشمه و رويشگاه انديشه فرا است . در اين ستيز بزرگ ، آناني برنده اند که بن و پي استوارتري در دل تاريخ جهان داشته باشند و همچنين نو آوري و زايش همراه توده جوانان شان باشد . و سخن آخر آنکه : سرزميني که فردوسي بزرگ را در دل تاريخ خويش دارد فرزندان برومند و خردمند براي اين آورد و جنگ آسيم کم نخواهد داشت ).
چندي پيش در بخش آرمان نامه ارد بزرگ در پايگاه تاجيکستان براي دوست عزيزم قيوم نوشتم : وقتي از ارد بزرگ گفته مي شود در يادم سيماي بانو گلرخسار صفي آوا نقش مي گيرد . استادي در ايران و شاعر نامداري در تاجيکستان . يکي در عشق و ياد بدخشان و دوشنبه ، خجند و کولاب ديگري به ياد دماوند و شاهنامه و آرش .
حالا که قيوم شعري زيبا تقديم ارد بزرگوار نمود من هم شعري از گلرخسار تقديم آن مرد بزرگ و همه همزبانان گراميم مي نمايم .
! ايران عزيز من
از با ختر و سغد م ، از وُست ام و از زند م ، رُخّـا ن بدخشا نم ، وُلکا ن دما وندم
من هجرم و من وصلم ، من نسخه ني ام ، اصلم
فرهنگ شرر دارم ، خون رگ و پيوندم/ يک ذره ز خورشيدم
يک غنچه ز اميدم/ يک نوده ز ده بيدم
يک حلقه ز دربندم/ از ميهن گلنا رم ، از گلخن گلخا رم
ايران عزيز من! اي جان عزيز من
اي ميهن سبز مهر، اي شهرگ نبض شعر
اي دور به جان نزديک، اي نور دل و ديده
ايران عزيز من! اي جان عزيز من
قانون تو انشا کرد، قانون سعا دت را/ جمشيد تو بينا کرد، کاخ فرّ ملت را
تير نظر آرش، در سينه نها ن دارم/ شهنا مه عالم ساز، از فضل کيان دارم
ما را به دل تنگت، اي يار به هم آور، صد بار تو را ميرم، يکبار به هم آور
بر گلشن گلخندت ، بر فرق دما وندت/ گلخار نمي زيبد، گلنار به هم آور
...پيوند نيا کا ني ، پيوند دل و جا ني / ايران عزيز من/ اي جا ن عزيزمن
شعر از : بانو گلرخسار صفي آوا ( Гулрухсор Сафиева)
متن و عکس ها بي نظير است
صحبت از ارد بزرگ و يا گلرخسار و احمد شاه آنقدر شيرين است که بايد آرام نشست و فقط خواند و يا شنيد .
آنهايي که درد ميهن و عشق به سرزمين آبا و اجدادي در سينه دارند در اين روزگار همچون ستارگان از متن تحولات بدورند .
براستي افکار ارد بزرگ و يا اشعار گلرخسار و يا متن هاي به جاي مانده از مسعود بزرگ کجا هستند نشريات و دستگاههاي اطلاع رساني همواره در مورد اينها سکوت مي کنند تا هم مانند احمد شاه مسعود بميرند و در آخر برايشان سوگواره مي گيرند و در گور مي گذارندشان .
اين فسانه اندوه بار اهل فکر در سرزمين هاي فارسي زبان است .
قيوم گرامي همين که ما ياد اين بزرگان را در اينجا گرامي مي داريم نشان دهنده آنست که آنها تنها نيستند .
بگذار حکومت داران داراي رسانه ، خموشي پيشه کنند . اين مهم نيست .
مهم اينست که افکار نسل امروز ، همراه و همفکر ايده هاي وطن پرستانه آنهاست .
بايد براي آنکه دودمان امروز با افکار اين مشاهير بيشتر آشنا شوند تلاش بيشتري کرد و من هم آماده ام هر کمکي که بتوانم در اين راه انجام دهم
زهرا کاتب در سایت تک برگ در مورد ارد بزرگ می گوید :
آزادی باجی به مردم نیست ! چرا که مال و داشته آنهاست »
این سخن از آن مردیست که برای بسیاری از جوانان نسل امروز الگو بوده و سخنانش حامل بغضها و درد های آنهاست .
ارد بزرگ در کتاب «آرمان نامه» مو به مو پرسش ها ، مشکلات و مصیبتهای نسل امروز را پاسخ می گوید .
از ریش سفیدانی می گوید که همانند « سقفی بر خانه نسل امروز » هستند و اینکه « زنجیره نسلهایند »و وظایف بسیاری بر دوش دارند .
و از آزادی
که نهایت آرزوی بشر است می گوید : «رهایی و آزادی ، برآیند پرستش خرد است و دانایی »
از آزادیخواهان تجلیل می کند و می گوید :« پرهای خون آلود برآزندگان نقش زیبای آزادی آیندگان است » آزادی و پرستش میهن را راهی برای پیشرفت ما می داند و می گوید :« میهن پرستی و آزادیخواهی کلید درمان بسیاری از ناراستی هاست »
و هشدار می دهد که :« آنگاه که آزادی فدای میهن پرستی می شود و وارون بر این میهن پرستی فدای چیزهای دیگر ، کشور رو به پلشدی می گرایید و درد »
ارد بزرگ شجاعانه یک به یک عقایدش را می شکافد و نکته به نکته با مخاطب در میان می گذارد و در مورد میهن اینچنین می گوید :« میهن پرستی هنر برآزندگان نیست که آرمان آنان است » او کار را در همین جا رها نمی کند و ختم کلامش بسیار محکم است و می گوید :« آنکه به سرنوشت میهن و مردم سرزمین خویش بی انگیزه است ارزش یاد کردن ندارد »
آزادیخواهی و میهن پرستی دو رکن و ستون اندیشه او محسوب می شود اینچنین فکری بر سراسر کتاب آرمان نامه سایه افکنده است .
به خود بر می گردم به گذشته می نگرم به راهی که آمده ایم و آینده که چگونه مسیری خواهد بود و به آرمانهای ملت خویش ، آرمانهایی که برای غرب بسیار سنگین است و از هم اکنون با جعل اسامی ایرانی و ساختن فیلمهای 300 و اسکندر مقدونی و مواضع ضد ایرانی هویت تاریخی و فرهنگی ما را هدف قرار داده اند .
دشمنی آنان بیش از آنکه با نظام حاکمیتی ایران باشد دشمنی با هویت ملی و تاریخی ماست . آنها همواره از خروشیدن و برآمدن دوباره این ملت ترس و واهمه داشته اند . ارد بزرگ مستقیما به ما همان سو را نشان می دهد همان جایی که باعث سربلندی کشور ما در طول تاریخ بوده است . او از آرمان خواهی می گوید :« به جای خود کم بینی و آرمان گریزی ، پای در راه نهیم که این تنها درمانگر دردهای زندگی ست »
و از شرایط امروز و فاصله تا هدف می گوید :« میان گام نخست و آرمان بازه ای نیست ، آنچه داریم اندازه نیروی کنونی ماست » و نهیب می زند :« کمر راه هم در برابر آرمان خواهی برآزندگان خواهد شکست » او می داند جوان و دودمان آهنین ایرانی می تواند و در نهاد خود چنین قدرتی دارد که می گوید :« مردمان توانمند در میان جشن و بزم نیستند . آنها در هر دم به آرمانی بزرگتر می اندیشند و برای رسیدن به آن در حال پیکارند »
آزادی و عشق به میهن را نهایت این راه می داند و آرمانی والا . آرمانی که نباید گم شود ، آرمانی که وظیفه همه است و می گوید :« مهم نیست تا چه میزان رشد کرده ایم ، مهم این است که از آرمان هایمان دور نشده باشیم »
ارد بزرگ تجلی تاریخی پر شکوه است در فرگرد سرآمدان کتاب آرمان نامه می گوید :« کورش نماد فرمانروایان نیک اندیش است و نام او می ماند ، چرا که از راستی و کمک به آدمیان روی برنگرداند » اندیشه او همراز داستانهای شاهنامه است و خرد برایش شرط اول است همان خردی که در فرگرد آرمان به آن اشاره می کند و می گوید :« آدمهای آرمانگرا هنگامیکه به نادرست بودن آرزویی پی می برند بر ادامه آن پافشاری نمی کنند » او فردوسی را راوی یک داستان ساده نمی داند و شاهنامه را بسیار فراتر از حماسه ایی ادبی می داند و می گوید :« ایرانیان نیک نامی و پاکی تبار گذشتگان خویش را در شاهنانه فردوسی می بینند و در هر دودمانی که باشند برآن راه خواهند بود »
براستی کدام یک از روشنفکران این سرزمین تا این حد حساب خود را با تاریخ پر فراز و نشیب این سرزمین روشن کرده اند بسیاری از آنها یا دچار تجدد شدند و یا گرفتار سحر کلام و آنچه پنهان ماند مظاهر بسیار روشن و آشکار ملت سرافراز ایران بود .
تنها نام انسان غیر ایرانی آرمان نامه نام مهاتما گاندیست :« بارزترین و گرامی ترین گرایش گاندی ، میهن پرستی او بود »
در عرصه سیاست جهانی هزاران نام برای گفتن وجود دارد اما ارد از گاندی سخن می گوید و کنش اجتماعی و سیاسی او را یادآور می شود . آرمانی که توانست کشور هفتاد و دو ملت را از دست استعمار پیر نجات بخشد .
ارد بزرگ اهل فریاد و جدل نیست او می گوید :« پرداختن به ریشه ها ، کار ریش سفیدان و اهل دانش است » و براستی او یک شکافنده و اندیشمند است کسی که بدنبال خرد است و نه بلواهای سیاسی و ...
او به تاریخ گره خورده است و خود چه جالب می گوید :« آدمها میوه های درختانی هستند که ریشه ای از دیرینه دارند »
در طی سالهای گذشته کمترین گفتگو و صحبتی از او با رسانه ها دیده و یا شنیده ایم . شاید اصلا او به رسانه ها آنگونه که عده ایی برایش سینه چاک می دهند نمی نگرد و می گوید :« رسانه تنها می تواند پژواک ندای مردم باشد نه اینکه به مردم بگوید شما چه بگویید که خوشایند ما باشد »
پژواک مردم برای او بسیار مهمتر از آنچه وجود دارد می باشد .
و این همان آزادی است که ارد بزرگ از آن یادها کرده است . آنگاه که توده مردم به شکل های مختلف حرفهای خودشان را بزنند موجب گسترش و رشد آگاهی های یکدیگر در هر زمینه ایی می گردند . پس باید ندای مردم را شنید و مسیر را برای کاستن دردها و مشکلات فراهم نمود . برای این بزرگمرد ایرانی آرزوی طول عمر و سعادت بیشتر می کنیم .
منابع به ترتیبی که در متن بود :
* فرگرد آزادی - فرمان نخست
* فرگرد ریش سفید - فرمان هشتم
* فرگرد ریش سفید - فرمان ششم
* فرگرد آزادی - فرمان دوم
* فرگرد برآزندگان - فرمان سیزدهم
* فرگرد میهن - فرمان سیزدهم
* فرگرد میهن - فرمان دوازدهم
* فرگرد برآزندگان - قرمان هفدهم
* فرگرد میهن - فرمان نهم
* فرگرد آرمان - فرمان دهم
* فرگرد آرمان - فرمان شانزدهم
* فرگرد آرمان - فرمان هفدهم
* فرگرد آرمان - فرمان دوم
* فرگرد آرمان - فرمان ششم
* فرگرد سرآمدان - فرمان دوم
* فرگرد آرمان - فرمان هیجدهم
* فرگرد سرآمدان - فرمان نخست
* فرگرد سرآمدان - فرمان چهارم
* فرگرد ریشه ها - فرمان دوم
* فرگرد ریشه ها - فرمان پنجم
* فرگرد رسانه - فرمان دوم
برای شناخت بهتر ارد بزرگ شاید بهتر باشد دوستان او را خوب بشناسیم از ویکی پدیا زندگینامه احمد شاه مسعود را برداشته و اینجا می گذارم .
دانشنامه ویکی پدیا :
احمدشاه مسعود
احمدشاه مسعود ملقب به شیر پنجشیر از فرماندهان و مجاهدین افغان بود که سالها با ارتش شوروی سابق که افغانستان را اشغال کرده بود جنگید و پس از آن هم درگیریهای نظامیای هم با گروه طالبان داشت. وی روز ۱۸ شهریورماه ۱۳۸۰ برابر نهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی، بر اثر انفجار انتحاری دو تروریست عرب مظنون به ارتباط با شبکه القاعده که خود را خبرنگار معرفی کرده بودند، در خواجه بهاوالدين ولايت تخار در کشور افغانستان کشته شد.
فهرست مندرجات [نهفتن]
۱ دوران کودکی و نوجوانی
۲ دوران اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ
۳ سازماندهی نظامی احمدشاه مسعود
۴ سقوط رژیم کمونیستی
۵ ترور احمدشاه مسعود
۵.۱ پیچیدگیهای سیاسی قتل احمدشاه مسعود
۵.۱.۱ نگرانی آمریکا از رشد سازمان همکاری شانگهای
۵.۱.۲ نقش احمدشاه مسعود
۶ کتابها در مورد احمد شاه مسعود
۷ پا نوشتها
۸ منابع
۹ منابعی برای مطالعه بیشتر
۱۰ منابع به زبان انگلیسی
۱۱ پیوند به بیرون
دوران کودکی و نوجوانی
احمدشاه مسعود فرزند دگروال (سرهنگ) دوست محمد خان در ۱۱ سنبله (۱۱ شهریور) سال ۱۳۳۲ هجری شمسی مطابق به ۲ سپتامبر ۱۹۵۳ میلادی در قریهٔ جنگلک ولايت پنجشیر زاده شد.
پدر احمد شاه مسعود دگروال دوست محمد از افسران ارتش افغانستان در دوران سلطنت محمد ظاهر شاه بود. پدر بزرگش یحیی خان یکی از بزرگان مردم پنجشیر به حساب میرفت که در دوران پادشاهی امان الله خان به عنوان کارمند و مامور رسمی دولت وظیفهٔ خزانهدار نقدی را به عهده داشت. او همچنان در تشویق و جمعآوری مجاهدان و مبارزان از زادگاه خود، وادی پنجشیر برای کسب استقلال از استعمار بریتانیا در سلطنت شاه امان الله شخص فعال و پر تحرک محسوب میشد. دگروال دوست محمد مانند بسیاری از افسران ارتش و کارمندان دولت در سالهای کار رسمی بعد از هر چند سالی محل کار و وظیفه اش تغییر میافت. و از یک ولایت به ولایت دیگر مؤظف میگردید. از این رو موصوف در سالهای کارش به حیث افسر ارتش یا صاحب منصب اردو در ولایات: ننگرهار، بدخشان، بغلان، غزنی، هرات و کابل وظایفی را به عهده داشتهاست.
او علاوه بر کار در ارتش که مربوط وزارت دفاع میشد گاهی در وزارت داخله (کشور) نیز وظایف رسمی را به سر رسانیدهاست. آنچنانکه او در هرات چندسالی در بخش وزارت داخله سمت فرماندهی یا قوماندانی ژاندارم و پلیس هرات را به دوش داشت. بنابر این احمدشاه مسعود همراه با پدر و خانواده به ولایات مختلف رفت و دوران کودکی و نوجوانی را در مکاتب و مدارس بیرون از زادگاهش سپری نمود.
مسعود سالهای آغاز کودکی را در زادگاهش دره پنجشیر گذراند. در پنج سالگی شامل صنف اول مکتب (مدرسه) بازارک گردید. قبل از آنکه صنف اول را به پایان برساند با خانواده به کابل رفت و در مکتب شاه دوشمشیره شامل شد. اما اندکی بعد پدرش در سمت قوماندان ژندارم و پولیس هرات به ولایت هرات رفت و احمدشاه مسعود صنوف دوم، سوم و چهارم را در مکتب مؤفق شهر هرات به درس و تعلیم ادامه داد. در همینجا بود که علوم دینی و مذهبی را نزد مدرس مدرسه جامع هرات فرا گرفت .در پایان صنف چهارم با پدرش که از هرات به کابل تبدیل گردید دوباره به شهر کابل بازگشت.
دوران متوسطه و لیسه را در لیسه استقلال کابل به پایان رساند و در سال ۱۳۵۲ با شرکت در امتحان کانکور وارد دانشکدهٔ مهندسی پولیتخنیک گردید.
در نوجوانی علاقه زیادی به ادامهٔ تحصیل در دانشگاه نظامی از خود نشان میدهد. اما به توصیه دوستان پدرش که دل ناخوش از نظام عسکری و نارضایتی از عدم کفاف معاش و شکایت از روزگار داشتند، تشویق به ادامهٔ تحصیل در دانشکدههای پزشکی یا (مهندسی) میگردد. و زمانی که یکی از دوستان جوانش عمارت زیبای پولیتخنیک کابل را نشانش میدهد، علاقمندی ورودش را به آن دانشگاه کتمان نمیکند و به این ترتیب وارد دانشکده مهندسی پولیتکنیک کابل میشود.
همزمان با ورود به دانشکدهٔ مهندسی پولیتخنیک کابل در سال ۱۳۵۲ رسماً عضویت نهضت اسلامی افغانستان را میپذیرد. و در تابستان سال ۱۳۵۴ رهبری مبارزه در نخستین قیام پنجشیر در برابر حکومت وقت را به عهده میگیرد، قیام ناکام میگردد و همکاران مسعود تعدادی از جمله شاه ابدال دستگیر و سپس اعدام میشوند. مسعود که تحت تعقیب دولت است به پاکستان میرود، آن قیام را اشتباه محض میداند و از همانجا راه خود را با گلبدالدین حکمتیار جدا مینماید.۳
دوران اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ
با وقوع کودتای کمونیستی ۷ ثور(اردیبهشت) ۱۳۵۷ و آغاز جهاد او به نورستان و کنر میرود و با رهبری دستههای کوچک مجاهدین، عملاً در رهبری مبارزه علیه رژیم کمونیستی وابسته به شوروی شرکت میجوید. مسعود در جوزای(خرداد) ۱۳۵۸ در رأس یک قطعه از چریکهای مجاهد نورستان وارد پنجشیر میگردد و در ۱۷ سرطان(تیر) ۱۳۵۸ اولین دستههای منظم چریکی را در درهٔ پنجشیر ایجاد مینماید.
بعد از سه سال نبرد با روسها در سال ۱۳۶۱ درپی شکست کامل شش تهاجم گسترده ارتش اتحاد شوروی سابق در پنجشیر، فرمانده کل نظامی روسها در افغانستان برای توافق آتش بس با احمد شاه مسعود وارد مذاکره گردیده و به مدت دو سال، این توافق به امضاء میرسد(۱۹۸۲)، که در واقع روسها با این توافق، مجاهدین را برای اولین بار به عنوان یک طرف سیاسی به رسمیت میشناسند.۲ ژنرال گروموف فرمانده سپاه چهلم شوروی در افغانستان در بارهٔ این قرارداد مینویسد: «مسعود از آرامش پدید آمده [ یعنی آتش بس ۱۹۸۲]، فعالانه برای نیل به اهداف خود سود جست».۴
مسعود از فرصت به دست آمده حداکثر استفاده را کرده و به سازماندهی نیروهای مقاومت علیه اشغال افغانستان در خارج از درهٔ پنجشیر اقدام میکند. در همین راستا با ایجاد شورای نظار یکی ار منظمترین تشکلهای نظامی و چریکی علیه اشغال شوروی و مقابله با رژیم کمونیستی را پایهگذاری مینماید. شورای نظار در ابتدا متشکل از احزاب و گروههای مختلف در ۹ ولایت شمالی افغانستان ایجاد میگردد.
از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۶۷هشت حمله ارتش متجاوزین اتحاد شوروی سابق در پنجشیر به شکست کامل میانجامد و بدین ترتیب از سال ۱۳۶۷ به بعد پنجشیر همچون دژی تسخیر نا پذیر باقی میماند.
به دنبال خروج آخرین سرباز اتحاد شوروی از خاک افغانستان در تاریخ ۱۳ میزان ۱۳۶۹ (۱۴ فبروری ۱۹۸۹)، به ابتکار احمد شاه مسعود شورای عالی فرماندهان ارشد جهادی افغانستان در شاه سلیم ولایت بدخشان به تاریخ ۹ اکتوبر ۱۹۹۰ دایر میگردد در این اجلاس اکثر فرماندهان معروف مجاهدین از جمله نمایندهای از امیر اسماعیل خان نیز حضور داشتند. فرماندهان در این نشست استراتژی مبارزه علیه رژیم کمونیستی افغانستان را تعیین میکنند.
در پی برگزاری اجلاس شاه سلیم در عقرب 1369لوی درستیز (رییس ستاد ارتش) پاکستان احمد شاه مسعود را به پاکستان دعوت میکند. بدین ترتیب احمدشاه مسعود سفری کوتاه به پاکستان انجام میدهد و در ضمن دیدار با مقامات پاکستان و سران مجاهدین مستقر در پاکستان استراتژی مستقل فرماندهان مجاهدین در مبارزه علیه رژیم کمونیستی را به اطلاع آنها میرساند و مواضع فرماندهان را در دیدارهای مختلف به آنها تبیین مینماید.
سازماندهی نظامی احمدشاه مسعود
با وجود حملات همیشگی ارتش سرخ و ارتش افغانستان مسعود قادر بود قدرت نظامی اش را گسترش دهد.
در بهار ۱۹۸۰ مسعود ۱۰۰۰ چریک که تسلیحات ضعیفی داشتند با نیروهای دولتی و ارتش سرخ میجنگید. نیروهای وی تا سال ۱۹۸۴ به ۵۰۰۰ هزار نفر رسید. بعد از گسترش ساحهء نفوذش به دیگر مناطق در سال ۱۹۸۹ وی دارای ۱۳۰۰۰ هزار جنگجو بود. این نیروها به سه یگان تقسیم میشدند:
۱-گروههای محلی
۲-گروههای ضربت
۳-گروههای متحرک
گروه متحرک کماندوهایی با تجهیزات سبک بودند که در گروههایی ۳۳ نفره به عملیات جریکی دست میزدند. اینها سربازهای حرفهای بودند که به خوبی آموزش دیده بودند. کماندوهای گروه متحرک دارای یونیفرم بودند که کلاهای پکول نماد نیروی منظم آنها بود.
تشکیلات نظامی مسعود ترکیب کارآمدی از روشهای سنتی رزمی افغانها و قواعد مدرن چنگ چریکی بود که وی از مائو و چه گوارا آموخته بود. روشهای نظامی مسعود به عنوان موثرترین قواعد جنگ چریکی در بین همهء نیروهای مقاومت شناخته شدهاست.
در سال ۱۹۸۳ مسعود شورای نظار را بنیاد گذاری نمود. یک شورای نظامی که عملیاتهای ۱۳۰ فرماندهء نظامی مجاهدین را در هفت ولایت شمالی افغانستان هماهنگ مینمود. این شورا خارج از حلقهء احزاب پشاور بود.
احزابی که در رقابت و همشچمی و جنگ و منازعه با یگدیگر قرار داشتند. به خاطر شکافهای قومی و سیاسی شورای نظار اختلاف بین گروههای مقاومت را از بین برد.الیور روی، اسلام و نوگرایی سیاسی در افغانستان]
سقوط رژیم کمونیستی
رژیم کمونیستی افغانستان که از اختلافات داخلی رنج میبرد با پیوستن نیروهای عبدالرشید دوستم به احمدشاه مسعود عملا در آستانهٔ سقوط قرار میگیرد. مسعود میدان هوایی(فرودگاه)مهم نظامی بگرام را در ۲۵ حمل سال ۱۳۷۱ و شهر جبل السراج را که در شمال کابل موقعیت دارد به کنترل در میآورد و نیروهایش را برای تصرف شهر کابل آرایش میدهد. در ۲۷ حمل ۱۳۷۱عبدالوکیل وزیر خارجهٔ دولت کمونیستی افغانستان با پیشنهادی نزد احمدشاه مسعود میآید. پیشنهاد وی تشکیل دولت ائتلافی با مجاهدین و ایستادگی در مقابل حکمتیار است. مسعود این پیشنهاد را رد میکند. وکیل برای بار دوم با تسلیمی بدون قید شرط دولت نزد مسعود میرود. مسعود به وکیل میگوید موضوع را باید با سران مجاهدین از جمله حکمتیار در میان بگذارد.
۲۳ اپریل ۱۹۹۲ هنگامی که احمدشاه مسعود نیروهایش پایتخت را در محاصره دارند با حکمتیار که قاضی حسین احمد رهبر جماعت اسلامی پاکستان نیز در نزدیکی کابل در شهر چهار آسیاب همراه وی است در خصوص تسلیمی بدون قید و شرط دولت نجیب الله گفتگویی مخابروی انجام میدهد.
احمدشاه مسعود در این گفتگو از حکمتیار میخواهد که مجاهدین با جنگ وارد کابل نگردند. وی استدلال میکند که رژیم کمونیستی سقوط کردهاست و مجاهدین باید ابتدا دولتی تشکیل دهند تا بتوانند با مشارکت همهٔ طرفها قدرت را در دست بگیرند. احمدشاه مسعود میگوید ورود قطعات نظامی مجاهدین از چهار گوشهٔ شهر موجب هرج و مرج و درگیری در شهر خواهد شد. حکمتیار در همین گفتگو به مسعود پیشنهاد تشکیل دولت از سوی حزب اسلامی و جمعیت اسلامی افغانستان را مینماید که مسعود آن را رد میکند و خواهان مشارکت دیگر جناحها در دولت میگردد.۵
مسعود: عبدالوکیل… [خواهان] تسلیمی بدون قید و شرط دولت به مجاهدین بود، مشروط بر اینکه مجاهدین عفو عمومی اعلان کنند و اعضای حزب و ناموس شان صدمه نبینند، من با این طرح موافقت کردم، رهبران [مجاهدین] نیز در پشاور موافق این طرح هستند. بنا براین وقتی خود آنها دولت را تسلیم میکنند ضرورتی به جنگ نیست.
حکمتیار: نخیر، در کابل تمام قدرت در دست نبی عظیمی است، همین لحظه او با قوتهای ما میجنگد. میدان هوایی به دست او و قوتهای دوستم و بابه جان است. ما باید با فتح و ظفر وارد [کابل] گردیم.
مسعود: تا جایی که من اطلاع دارم در حال تدارک حمله به کابل هستی. این حمله با چه هدف و منظوری است؟ روسها که رفتند، حکومت نجیب[الله] سقوط کرد، قرار است که قدرت به رهبران مجاهدین انتقال یابد، شما رهبران، بین خود به توافق برسید. در این صورت ضرورت حمله به کابل چیست که در حال تدارک آن هستی؟
حکمتیار: من سرگرم تدارک حمله به کابل هستم، چون در کابل کمونیستها و بقایای رژیم کمونیستی سابق است و من قادر به تحمل آنها در پایتخت نیستم.۵
نیروهای حکمتیار غیر مسلح وارد کابل میگردند و از طریق جناح «خلق» حزب دموکراتیک خلق افغانستان در داخل شهر، در وزارت داخله (کشور) مسلح میگردند. با این رویداد احمدشاه مسعود نیروهایش را به کمک جناح «پرچم» حزب دموکراتیک خلق افغانستان وارد شهر مینماید و مناطق حساس دولتی را در کنترل میگیرد. بدین ترتیب دستههای مختلف مجاهدین از احزاب مختلف قسمتهایی از شهر و حومهٔ آن را را متصرف میشوند. از جمله حزب وحدت به رهبری عبدالعلی مزاری مناطق غرب کابل و حزب اتحاد اسلامی افغانستان به رهبری عبدالرسول سیاف ناحیه پغمان را در کنترل خویش میگیرند.۶
ترور احمدشاه مسعود
آرامگاه احمد شاه مسعود، پنجشیرفرمانده احمد شاه مسعود، پس از سالها مقاومت در برابر اشغال کشورش توسط ارتش شوروی سابق و نبرد با گروه طالبان، در روز ۱۸ شهریورماه ۱۳۸۰ برابر ۹ سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی، در اثر انفجار انتحاری دو مرد عرب که خود را خبرنگار معرفی کرده بودند، کشته شد.
خبر کشته شدن این فرمانده مجاهدین که میتوانست به کاهش روحیه هم رزمانش در جبهه ضد طالبان بینجامد، با چند روز تاخیر اعلام گردید.
محمد قسیم فهیم که از همرزمان احمد شاه مسعود بود، پس از مسعود، توسط برهانالدین ربانی به جانشینی وی منصوب شد. آقای فهیم، پس از سقوط طالبان وزیر دفاع افغانستان و معاون اول رییس دولت، در دولتهای موقت و انتقالی شد.
لویه جرگه اضطراری افغانستان که در پایان دولت موقت تشکیل شد، به احمد شاه مسعود لقب «قهرمان ملی» داد و روز ۱۸ شهریور (نه سپتامبر) سالروز ترور شدن وی، در افغانستان «روز شهید» و تعطیل رسمی اعلام گردید. [۱]
پیچیدگیهای سیاسی قتل احمدشاه مسعود
زمان ترور احمدشاه مسعود، که فقط ۲ روز پیش از حملات انتحاری ۱۱ سپتامبر به نیویورک بود، سوالاتی را در مورد ارتباط این ترور با حوادث نیویورک و متعاقب آن حمله به افغانستان برانگیخت. ابتدا این ترور به گروه طالبان نسبت داده شد اما طالبان هیچگاه مسئولیت آنرا نپذیرفت.
این موضوع باعث شد گمانهزنیهایی در مورد دست داشتن سازمان سیا در ترور احمدشاه مسعود در آستانه حملات ۱۱ سپتامبر و طرحهای آمریکا برای اشغال افغانستان مطرح شود؛ خصوصاً که احمدشاه مسعود مخالف سرسخت طالبان بود، گروهی که با سازمان اطلاعات پاکستان ارتباط داشتند و سالهای سال توسط سیا به واسطه پاکستانیها پشتیبانی میشدند. از طرفی رابطه احمدشاه مسعود پیش از مرگش با مقامات آمریکایی به تیرگی گرویده بود. در آخرین ملاقات بین احمدشاه مسعود و رابین رافائل، معاونت امور خاوری در وزارت خارجه آمریکا، رافائل به مسعود پیشنهاد کرده بود که اسلحه را زمین گذارده، تسلیم نیروهای طالبان شود که در آن سالها بیش از ۹۰ درصد خاک افغانستان را در کنترل خود داشتند. احمدشاه مسعود با سرسنگینی برای رافائل روشن کرده بود که نه تنها تسلیم طالبان نخواهد شد، بلکه از دولتهای خارجی دستور نخواهد گرفت و اجازه احداث پایگاه نظامی در افغانستان را به هیچ نیروی خارجی نخواهد داد.[۲]
از طرف دیگر دولتهای ایران و روسیه از پشتیبانان مهم معنوی، مالی و تسلیحاتی احمدشاه مسعود بودند.[۳] دولت ایران طالبان را به دید دشمن مینگریست و از آغاز رابطه دوستانهای با مسعود داشت. دولت روسیه هم درگیر شورشیان چچن بود و احمدشاه مسعود را به عنوان عامل بازدارنده در مقابل نیروهای افراطی مذهبی میشناخت. البته احمد شاه مسعود دارای حامیان ذی نفوذی در بین اندیشمندان ایران نیز بود که از آن جمله می توان به نام ارد بزرگ اشاره کرد که این مسئله باعث شده بود دولت ایران در دو بعد لایه های حکومتی و روشنفکری به حمایت از احمد شاه مسعود بپردازد.[۴].
نگرانی آمریکا از رشد سازمان همکاری شانگهای
تشکیل و رشد سازمان همکاری شانگهای در دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی و تصمیم قاطع اعضای آن، خصوصا چین و روسیه برای همکاریهای اقتصادی، نظامی و ضدتروریستی، رهبران آمریکا را به این فکر واداشته بود که در مقابل نیروی بزرگ «روسی-چینی» برای خود جای پایی در منطقه آسیای میانه باز کنند.[۲]
هردو کشور چین و روسیه دست به گریبان ناآرامیهایی در مرزهای استراتژیک خود بودند. در چین عامل ناآرامیها گروههای جداییطلب مسلمان اویغور بودند که در استان غربی ژینجیانگ در جوار مرز افغانستان و برخی نواحی قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان سکونت داشتند، در روسیه، مشکل بزرگ مبارزه با نیروهای جداییطلب و افراطی چچن و حامیان عرب آنها بود که به اعتقاد مسکو زیر نفوذ طالبان و القاعده قرار داشتند و طی سالهای تسلط طالبان بر افغانستان بین ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱، در اردوگاههای طالبان و دیگر گروههای سنی افراطی در افغانستان و آسیای میانه آموزش میدیدند.
از قضا فعالیت تمامی این گروههای افراطی و تحت نفوذ طالبان، در مناطقی از چین، روسیه و آسیای میانه بود که ذخایر بزرگ نفت و گاز در آنها قرار دارد.[۵]
پس از تحکیم سازمان همکاری شانگهای و به درخواست چین و روسیه، دولتهای قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان اقدام به مهار فعالیتهای نیروهای افراطی مذهبی در خاک خود نموده، در چند مورد برخی از رهبران شورشی را دستگیر و برای محاکمه به چین تحویل دادند.[۶] دولت ازبکستان در ابتدا عضو پیمان نبود و به همین علت آمریکا کشور ازبکستان را «شریک استراتژیک» خود در منطقه میدانست، و حتی اقدام به تاسیس پایگاه نظامی در آن کشور کرده بود.[۷] اما پس از عضویت ازبکستان در سازمان همکاری شانگهای، سازمان طی بیانیهای خواستار خروج تمام نیروهای خارجی از خاک تمام کشورهای عضو شد.[۸]
بدین ترتیب، رشد نفوذ چین و روسیه در منطقه آسیای میانه و آسیای جنوبی، تسلط آنها بر منابع گسترده انرژی آن مناطق، عزم آنها برای عملیات ضدتروریستی و مهار کردن نیروهای شورشی و در راس آنها طالبان، عزم آنها به برچیدن پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه، و درخواست هند و ایران برای عضویت در این سازمان،[۹] به نگرانی دولت آمریکا دامن زد و آنها را به این فکر واداشت که با به دست گرفتن ابتکار عمل را در عملیات ضدتروریستی در منطقه و اشغال افغانستان، راه را برای تاسیس پایگاههای نظامی در همسایگی اعضاء سازمان هموار کنند.
نقش احمدشاه مسعود
در کنار این شواهد، باید در نظر داشت که احمدشاه مسعود دست کم یک بار در سال ۲۰۰۰ میلادی در اجلاس سازمان همکاری شانگهای (شانگهای ۵) در شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان شرکت کرده بوده، و شاید در ملاقاتهای بیشتری از این دست نیز نیز شرکت کرده بوده باشد.[۲] چهره قهرمان و محبوب او در بین گروههای افغان، نزدیکی او به ایران، روسیه و سازمان همکاری شانگهای، و مخالفت او با ایجاد پایگاه نظامی خارجی در افغانستان، میتوانسته او را به مانع عمدهای برای برنامههای آمریکا در منطقه تبدیل نماید. به همین علت، از این دید میتوان حذف فیزیکی او را در راستای عملی ساختن برنامههای نظامی ایالات متحده دانست.
کتابها در مورد احمد شاه مسعود
مسعود و آزادی، صالح محمد ریگستانی، انتشارات بنیاد مسعود
«شیر پنجشیر»، هیرومی ناگاکورا،(مجموعه عکسهایی از احمد شاه مسعود)
تاریخ نظامی افغانستان از اسکندر کبیر تا سقوط طالبان،استفن ترنر
نامه هاس مسعود بزرگ، انجینر محمد اسحاق
مردی استوار و امیدوار به افقهای دور
جنگ اشباح، استیون کول
در رد پای یک شیر: احمدشاه مسعود، سیاست، نفت و ترور
حافظ صلحی سرگردان، راجر پلانک
پا نوشتها
--------------------------------------------------------------------------------
در این نوشتار از مقالهٔ آقای خراسانی و غیاثی منتشر شده در مجلهٔ میهن، ارگان نشراتی مجاهدین افغانستان استفاده شدهاست.
۱- سالهای تجاوز و مقاومت، محمد اکرام اندیشمند
۲ - افغانستان از داوود تا صعود مسعود، جلد اول ، احمدشاه فرزان، ۱۳۸۲، انتشارات دقت
۳- ارتش سرخ در افغانستان، بوریس گروموف، ترجمهٔ عزیز آریانفر
۴ - از داوود تا مسعود، همان منبع
۵- همان
۶-سالهای تجاوز و مقاومت، محمد اکرام اندیشمند
۷- به نقل از بی بی سی
منابع
↑ زندگینامه شیر پنجشیر، بیبیسی فارسی
↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ The Assassination of Ahmad Shah Massoud, by Paul Wolf, 9/14/2003
↑ The Role of Pakistan, Russian and Iran in Fueling the Civil War," Human Rights Watch, July 2001
↑ بیوگرافی و زندگینامه احمدشاه مسعود
↑ Janes Terrorism and Security Monitor, 19 July 2001, by John Daly
↑ by Stephanie Mann, The Voice of America, 29 May 2003.
↑ by Robert M. Cutler, Foreign Policy in Focus, 21 November 2001
↑ Reality, one bite at a time: China, Russia get Central Asians to say 'Yankees Out!'
↑ بیتابی تهران برای پیوستن به پیمان شانگهای
مقالهٔ آقای خراسانی منتشر شده در مجلهٔ میهن، ارگان نشراتی مجاهدین افغانستان
مقالهٔ آقای غیاثی منتشر شده در مجلهٔ میهن، ارگان نشراتی مجاهدین افغانستان
سالهای تجاوز و مقاومت، محمد اکرام اندیشمند
افغانستان از داوود تا صعود مسعود، جلد اول ، احمدشاه فرزان، ۱۳۸۲، انتشارات دقت
ارتش سرخ در افغانستان، بوریس گروموف، ترجمهٔ عزیز آریانفر
منابعی برای مطالعه بیشتر
سالگرد درگذشت شیر پنجشیر
گفتگوی مخابرهای احمدشاه مسعود و حکمتیار
چرا عرب-افغان ها با احمد شاه مسعود مخالفت میکردند؟
منابع به زبان انگلیسی
On The Trail Of A Lion: Ahmed Shah Massoud Oil Politics and Terror
Massoud
Ahmed Shah Massoud (Domain registered only as of ۲۶ September ۲۰۰۶)
Profile: (Afghanistan's 'Lion Of Panjshir')
Ahmad Shah Mas’ud (۱۹۵۳-۲۰۰۱)
From Keesing's Worldwide Online: Afghanistan - Ahmed Shah Massoud
[۱](An interview with commander Ahmed Shah Massoud)
The Last Interview with Ahmad Shah Massoud
Massoud warns Pakistan
[۲]Human rights wathch report on Afghanistan
پیوند به بیرون
سایت جاودان - یک تحفه ناچیز برای قهرمان ملی مسعود جاودان
سایت رسمی احمدشاه مسعود
معرفی بنیاداحمدشاه مسعود
Profile: The Lion of Panjshir
مسعود مرد مؤمن و معتقد (به قلم پروفيسور عبدالرب رسول سياف)
زندگی نامه ی "شیر پنجشیر" در بی بی سی
شیر پنجشیر در گذشت
زندگی نامهٔ «شیر پنجشیر» در بی بی سی
همیشه بهار(اکادمیسن پوهاند دکتور عبدالاحمد جاوید)
وداع با مسعود(صالح محمد ریگستانی)
عکسهای سالگرد احمدشاه مسعود در بی بی سی
عکسهایی از مسعود: تفنگ، قلم و توپ فوتبال، بی بی سی
National Geographic Adventure: Junger Remembers Massoud
احمد شاه مسعود در دیلی تلگراف
نمی شود از ارد بزرگ و احمد شاه مسعود گفت و از گل رخسار صفی آوا نگفت .
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
گلرخسار صفیاوا
گُلرُخسار صَفیاِوا (به فارسی تاجیکستان: Гулрухсор Сафиева) (زادهٔ ۱۹۴۷ م. در روستای یخچ تاجیکستان) از شاعران پارسیگوی تاجیکستان است. به وی لقب مادر ملت تاجیک دادهاند.[۱]
او نخستین شعر خود را در دوازدهسالگی سرود و در سن پانزدهسالگی آن را منتشر کرد. پس از آن چندین مجموعه شعر از او منتشر شدهاست.
آثار
بنفشه (۱۹۷۰ م.)
خانهٔ پدر (۱۹۷۳)
بنیاد دل (۱۹۷۷)
گهوارهٔ سبز (۱۹۸۰)
آتش سغد (۱۹۸۱) (منتشرشده به خط فارسی)
روح عریان یا هفت سرودهٔ ناگفتهٔ رابعه (۱۹۸۳)
ماتم سفید (۱۹۸۳)
تخت سنگین (۱۹۸۹ م.)
منابع
گلچینی از اشعار گلرخسار صفیاوا، برگردان از خط سیریلیک به فارسی: میرزا شکورزاده، (فرهنگ و تمدن کشورهای همسایه-۳: تاجیکستان)، تهران: انتشارات الهدی، ۱۳۷۳. پشت جلد.
1.↑ بیبیسی فارسی، بازدید: اکتبر ۲۰۰۸.
ماخذ : http://tajikistan.yourbb2.com/post259.html
نگین- گستره جهانی اردیسم Orodism
- تعداد پستها : 562
امتیاز : 195396
اعتبار : 60
تاريخ التسجيل : 2011-08-28
رد: پايگاه تاجيکستان Tajikistan : "ارد بزرگ"
من درون کلام حکیم ارد بزرگ زندگی و شادی و خوشبختی رو حس کردم .
آزادی رو باور کردم .
حکیم بزرگ دوستت دارم
دراین دنیای وانفسا
گهی ویران گهی شیدا
گهی آواره ی دهری
گهی جا مانده در دنیا
رهم تاریک و گه خاموش
نه گرمی های یک آغوش
چه افسرده رهی رفتم
به قلبی خسته و مدهوش
نه نوری در ره تارم
نه شمعی در شب زارم
نه مهری تا که جان گیرد
درآن قلب ِ گرفتارم
دراین ره وه چه بیهوده
نه دلخوش یا که آسوده
رهی رفتم , بسی گُمره
به دل صد غصه آلوده
بناگه نور رخشانی
توگوئی در زمستانی
بدل گرمیِ بودن داد
به دل زآن درد و ویرانی
از او بس پرس وجو کردم
ز او دل زیرورو کردم
به عشقی با کلام او
به" شیدائی "چه خو کردم
کلامش آسمانی بود
چو اکسیر جوانی بود
به نامش " زندگانی " بود
و " نام او جهانی" بود
سخن از "مرد " دوران است
چو فکرش مایه ی جان است
میان هرکلام او
تو گوئی راز پنهان است
در این دنیا دراین برزن
ز نام "او" بگو با من
بخوان" اندیشه ی" او را
به عشق دل, ز جان و تن
بگو: " اُرد بزرگ " ما
چه می گوید در این دنیا
"کلامِ او" چو آئین است
سخن در هر سخن گویا
سخن؛ حرفِ منو ما نیست
سخن ,از رنجِ فردا نیست
سخن," اندیشه ای ناب "است
چنین "اندیشه "هرجا نیست
کلامش روح جاویدان
وجودش مظهر ایمان
خدای فکر و اندیشه
به نام " اُرد" این ایران
کلامش روح هر شادی
به ویرانی چو" آبادی"
بخوان در هر کلام او
پیام سرخ "آزادی"
شعر حکیم ارد بزرگ از استاد فرزانه شیدا
اسلو ، نروژ 1388
آزادی رو باور کردم .
حکیم بزرگ دوستت دارم
دراین دنیای وانفسا
گهی ویران گهی شیدا
گهی آواره ی دهری
گهی جا مانده در دنیا
رهم تاریک و گه خاموش
نه گرمی های یک آغوش
چه افسرده رهی رفتم
به قلبی خسته و مدهوش
نه نوری در ره تارم
نه شمعی در شب زارم
نه مهری تا که جان گیرد
درآن قلب ِ گرفتارم
دراین ره وه چه بیهوده
نه دلخوش یا که آسوده
رهی رفتم , بسی گُمره
به دل صد غصه آلوده
بناگه نور رخشانی
توگوئی در زمستانی
بدل گرمیِ بودن داد
به دل زآن درد و ویرانی
از او بس پرس وجو کردم
ز او دل زیرورو کردم
به عشقی با کلام او
به" شیدائی "چه خو کردم
کلامش آسمانی بود
چو اکسیر جوانی بود
به نامش " زندگانی " بود
و " نام او جهانی" بود
سخن از "مرد " دوران است
چو فکرش مایه ی جان است
میان هرکلام او
تو گوئی راز پنهان است
در این دنیا دراین برزن
ز نام "او" بگو با من
بخوان" اندیشه ی" او را
به عشق دل, ز جان و تن
بگو: " اُرد بزرگ " ما
چه می گوید در این دنیا
"کلامِ او" چو آئین است
سخن در هر سخن گویا
سخن؛ حرفِ منو ما نیست
سخن ,از رنجِ فردا نیست
سخن," اندیشه ای ناب "است
چنین "اندیشه "هرجا نیست
کلامش روح جاویدان
وجودش مظهر ایمان
خدای فکر و اندیشه
به نام " اُرد" این ایران
کلامش روح هر شادی
به ویرانی چو" آبادی"
بخوان در هر کلام او
پیام سرخ "آزادی"
شعر حکیم ارد بزرگ از استاد فرزانه شیدا
اسلو ، نروژ 1388
لیلا- تعداد پستها : 421
امتیاز : 193017
اعتبار : 162
تاريخ التسجيل : 2011-09-28
العمر : 34
آدرس پستي : در درون همه دلهای سرخی که آغشته به عشق میهن ، آزادی و شادی هستند اُرُدیست ها کم نیستند ...
رد: پايگاه تاجيکستان Tajikistan : "ارد بزرگ"
دوستان و دشمنان حکیم ارد بزرگ
حکیم ارد بزرگ از زبان دیگران :
احمد شاه مسعود می گوید :
من و ارد [حکیم ارد بزرگ ایرانی] زاده یک سرزمین بزرگ هستیم .
بی نظیر بوتو می گوید :
ما با کشورهای منطقه و بخصوص ایران ، اساطیر ، فرهنگ و تاریخی مشترک داریم من هم همانند بزرگانی نظیر "اقبال لاهوری" و "ارد بزرگ" تمایل دارم کشورهای ما بر اساس فرهنگ و ریشه های مشترک هر روز بیشتر از پیش به هم نزدیک شوند .
دکتر شبرنگ عطایی (پژوهشگر و محقق افغانستان) می گوید :
ارد بزرگ اسطوره عصر درعرصه وحدت دوباره فرهنگ والای پارسی درمنطقه است . پارسی زبانان امروز بیشتر از هر وقت بوجود شخصیت هایی چون ارد در ایران و شکوه شهید گشته احمد شاه مسعود در افغانستان که دوست و همفکر ارد بزرگ بود ضرورت دارند .دولت ها و مردم فرهنگ دوست ارین باید نظریه های این دو شخصیت تاربخ عصر حاضر را در عمل پیاده کنند.
فرزانه شیدا (ادیب و سراینده ایرانی مقیم کشور نروژ و نویسنده کتاب یازده جلدی بُعد سوم آرمان نامه حکیم ارد بزرگ ) می گوید :
چیزی که انسان نیازمند آن در طول راه سفر عمر خویش است و در درون « خویش» خود همواره در این باور زندگی میکند که امید و آرزو را می توان رنگی از حقیقت داد و بر اساس خواسته های زندگی خود گام برمی دارد و در راه سرنوشت انسان می بایست فانوس وچراغی از سخنان *ارد بزرگ ,این عالم بزرگ اندیشه را در سیاهی های دنیای ناشناخته ای که به شناخت آن نیازمندیم به همراه داشته باشد وحتی کلمه به کلمه ی آنرا به خاطر و دل بسپارد و هر کجا در جائی و منطقه ای از زندگی دچار سستی و نا امیدی شد به مرور دوباره ی افکار و ایده های حکیم ارد بزرگ بنشیند چرا که تمامی این جملات طلائی و این پندهای زّرین به «معرفت انسانی »در میدان خرد یک به یک , جنبه علمی و کاربردی ثابت شده ای را در علوم پایه زندگی داراست و بر این اساس می توان «*حکیم ارد بزرگ را اسطوره راه و اندیشه » نامید.
شکوهه عمرانی (فعال اجتماعی کشور سوییس ، شاعر و مترجم کتاب آرمان نامه ارد بزرگ به زبان فرانسوی) می گوید :
اندیشه ها و افکار ارد بزرگ بسیار متعالی است و امیدوارم روزی خواسته های وی در مورد همگرایی ، اتحاد و حقوق تاریخی به مرحله ی اجرا در آید و آنروز روز سربلندی و غرور هر فرد ایرانی و وطن دوست خواهد بود و بازگشت ایران به عظمت و شکوه دیرین و بازیابی جایگاه واقعی خویش در دنیا . بسیار خوشوقتم که موفق به ترجمه ی بخشی از سخنان ارد بزرگ گردیدم .
الیان ایژن هیر (رئیس انجمن هنری ارت کلوب و رئیس انجمن دفاع از منافع منطقه ی شامپل در ژنو) می گوید :
در بین سخنان ارد بزرگ ، هنگامیکه از صلح و هارمونی برای همگان صحبت می کند بیشتر بر دلم نشسته است .
نیما اسماعیل پور (شاعر ، پژوهشگر و مولف کتاب رهایی بی نقص) می نویسد :
بزرگمردی که کلامش از خردی ناب و خالص سرچشمه می گیرد و ھمیشه سعی دارد از زھدان ھستی رازی تازه و با طراوت به دنیا آورد تا به ادراک آدمی تفکری درست و پویا ھدیه کند که این خاصیت بزرگان تاریخ است نکتهء بسیار مھم در سخنان این بزرگوار این است که کمترین و یا شاید ھیچ تناقضی در گفتار وی مشاھده نمی کنیم بی شک پشت پردهء این افکار پرسشگری ھای بسیاری نھفته است که به گفته خود او پرسشگری حس کودکانه ای است که تا پایان زندگی باید ھمراھش داشت .
آدمی تنھا زمانی دربند رویدادھای روزمره نخواھد شد که در اندیشه ایی فراتر از آنھا در حال پرواز باشد . "ارد بزرگ" ...
اندیشه پروازگر است جایی فرودش آوریم که زیبایی خانه دارد . "ارد بزرگ"
مسعود اسپنتمان (پژوهشگر و نویسنده کتاب میهن نامه ی ارد بزرگ) می نویسد :
درباره ی اُرُد بزرگ، گفته ھا بسیارند و ناگفته ھا، بسیارتر
اُرُد بزرگ از آن دسته اندیشمندان است که ریشه ھای بالندگی میھنی خویش را به درستی میشناسد. سپس دل شما را نشانه گرفته و درست به ھمانجا میزند. اُرُد شما را با آنچه از آن برآمده اید آشنا میسازد، روانتان را با خاک میھن می آمیزد و در برآیندی با آسمان آن، عشق به ایران را در ھستی تان روان میسازد.
اُرُد یگانه است؛ این گفته را باور دارم، به سادگی، چون اُرُد، دومی ندارد. او راھی را برگزیده که آمیخته با اسطوره ھا از زمان و زمین فراتر میرود؛ و در این بی زمانی و بی زمینی، تردستی ھایی میکند که شعبده نیست.
اُرُد دلاورانه، ریش سفیدان را به جایگاه برین برمیکشاند و بر دیوانسالاران واپسگرا نفرین میفرستد. او بیش از ھمه ی ما میداند که باختری بودن و خاوری بودن با بھتر بودن یکی نیست، که این را به تجربه و با کار دریافته است ... اُرُد بزرگ ھنوز ھست، با ما می ماند و خواھد ماند، شاید تا ھمیشه؛ پس چه لزومی دارد که زیر تیغ تشریح، اندیشه ای چنان تنومند چون اندیشه ھای اُرُد را واکاویم و از پی و رگ آن نمونه برداریم. شاید بھتر باشد تا با او روان شویم و از چشمه ی زلال اندیشه اش، نھال خویشتن خویش را آبیاری کنیم ..
حکیم ارد بزرگ از زبان دشمنان او :
ابراهیمی [دوشونجه] (از نویسندگان تجزیه طلب و فعالین پان ترک ایران مورد حمایت صهیونیزم جهانی) می گوید :
آگاه باشید که شوونیستهای فارس خدای جدیدی برای خود پیدا کرده اند. آنها که در پی تطهیر فردوسی با پاک کردن ۳۰۰۰۰ بیت از شاهنامه هستند می خواهند نظر جدیدی را به جای نظریات فردوسی بنشانند!
خداوندگار جدید این بیماران روانی این بار یک تورک است. کسی که [حکیم ارد بزرگ] اصالتا شیروانی است و در مشهد به دنیا آمده است.
علی احمد قندهاری (از رهبران تندروی پشتون ولایت قندهار افغانستان) می گوید :
احمدشاه [احمد شاه مسعود] يک جنايتکار و خائن بود و جماعت در پرده نشين "ارد بزرگ"[حکیم ایرانی] هم فکر مي کنند قوم افغان بر مي گردد به دونيم صدسال پيش و استاني از ايران مي گردند ... نقشه شوم عوض کردن نام افغانستان به خراسان از زمان مسعود جنگ سالار بيشتر رواج پيدا نموده ، نبايد مانند صنف اولي ها با اين فرزندان ناخلف افغانستان برخورد کنيم مقاله و تحرير هاي بسياري نوشته شده اما فکر مي کنم ريشه اين حرفها از فريبخوردگان افکار آدمهايي مانند ارد بزرگ باشند بايد سارنوالي و ستره محکمهً افغانستان جلو چنين حرکات ماجرا جويانه را بگيرند. محترمان باور كنيد اين آدم هاي مرفوع القلم که حرجي بر آنها هم نيست ، مي خواهند قوم ما را نابود کنند اين قلم ها به بيراهه ميروند افغانستان را مي خواهند با همه عقده شان از هم بپاشند.
دکتر جلال الدین بايانی (از دیپلمات های برجسته دولت های ببرک کارمل و نجیب الله در افغانستان مقیم سوئد ، پان تورک ازبک) می گوید :
ارد ، احمد شاه مسعود را ترغیب نموده بود تا افغانستان را دوباره به ایران ملحق نماید ... احمدشاه مسعود ... گفته بود : « من و ارد زاده یک سرزمین بزرگ هستیم .»
« بی شک ارد بزرگ، برجسته ترین کارشناس و طراح تجزيه افغانستان در حال حاضر در دستگاه ... ایران است که هم رديف و هم طبق با جنرال حميد گل پاکستانی بوده - تا کنون در دهها کتاب، وجيبه، دستور به اشکال گوناگون به طرح نظریات و افکار او مبنی بر الحاق خراسان افغانستان با خراسان اشغال شده ايران ، تجزيه قسمت های از افغانستان و الحاق آن با ايران و به افغانستان گسيل و ارسال گرديده است- از دوستانش می توان به احمد شاه مسعود، لطيف پدرام، بصیر کامجو، درويش دريا دلی ، رحمت الله بيژند پور، بشير بغلانی، نجم الدين کاويانی، فريد مزدک، امان الله استوار، فضل احمد طغيان، پيکارگر، اسد الله کشتمند، رسول رهين، احمد ولی مسعود، تورن اسماعيل، مخدوم رهين، مسعود خليلی، عنايت الله شهرانی، خواجه بشیر احمد صديقی، محبوب الله کوشانی، واحد فيضی، ناديه فضل، همزه واعظی، دستگير پنجشيری و جان محمد پنجشيری نام برد اشاره کرد. »
وليد طرزی (از ازبک های پان ترک افغانستان ، از اعضای تندروی حزب کمونیستی وطن افغانستان ) می گوید :
ـ تا حال در مورد اندیشه های شيطانی و افکار افراطی ناسيوناليسـتی (پان ايرانيزم) ارد بزرگ مطالعات ، تبصره و کاوش فراوانی صورت گرفته است ، او( ارد ) از بزرگترین متفکرين حال حاضر رژيم ... ایران و انديشه متعفن ( پان ايرانيزم ) بوده . صدها جمله از او برضد ساير تمدن های استوار ، اصلی ، کهن ، واقعی ،تاريخی کشور های کهن باســتانی در منطقه بخصوص افغانستان ، عراق ، ترکيه و آذربايجان در مطبوعات ... ايران به نشــــر رسيده اسـت ... در ضمير اين حکيم تقلبی و ساختگی ... ايران بنام ( ارد ) و آن هم ( بزرگ ) ديده نه ميشود، اين سرلشکر ويا جنرال ... ايران بر اساس خواسته های زندگی شخصی خود گام بر می دارد و در راه سرنوشت هر انسان اگاه يک مانع و يک سد است ، او بر ضد هرگونه فانوس و چراغی که رهنمايی انسانی باشد قرار دارد ( ارد )اندیشه را در سیاهی های دنیای خود ميبيند ( ارد ) دايمآ در زندگی دچار سستی و عطالت شد آنرا با افراطگرايی درمان نموده است، اگر با افکار پوسيده ، فاشيستی و ایده های تاريک( ارد) بنشیند به يقين از«معرفت انسانی » یک به یک نفرت ميکنيد , جنبه علمی و کاربردی ثابت شده ای را در زندگی او وجود ندارد .
اوجالان ساوالان (از تجزیه طلبان مورد حمایت دولت آذربایجان که زیر نفوذ مستشاران صهیونیستی اداره می شود) می گوید :
هیچ می دانید مدتهاست که فردوسی و «ارد بزرگ» محبوب دلهای ... حکومت فارس-شیعه شده است؟آیا می دانید که اینها مدتهاست«نص صریح شاهنامه فردوسی» را به مثابه کتاب مقدس ما «لاریب فیه» می دانند و از دویست سال پیش همراه با استادان اعظمشان همچون «سرجان ملکم پلید فراماسون انگلیسی »در محافل سری فراماسونی شان «شاهنامه خوانی» و «تفسیر شاهنامه» برای درست کردن تاریخ و شاخ و برگ دادن به هویت جعلی و استعماری فارسی-ایرانی برگزار کرده و می کنند؟
مهرزاد (از مخالفین نظریات حکیم ارد بزرگ و مدافع نظریه دهکده کوچک جهانی مارشال مک لوهان کانادایی که از افسران پیمان ناتو بود) می گوید :
حکومت ... هم که دیگر از دست حکومتهای عربی خسته شده است .... سعی دارد برای خودش متحدانی دیگر گردهم آورد که البته دراین مورد با آقای ارد بزرگ هم عقیده است.
آقای احمدشاه مسعود از دوستان نزدیک جمهوری اسلامی وآقای اردبزرگ است . سیاست غربزدایی و بدبینی نسبت به غرب ، وجه اشتراک دیگر آقای ارد بزرگ با جمهوری اسلامی است .
baran- تعداد پستها : 977
امتیاز : 193613
اعتبار : 78
تاريخ التسجيل : 2011-09-28
العمر : 31
آدرس پستي : Geneva
مواضيع مماثلة
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور تاجیکستان The philosophy of Orodism in United States of Tajikistan
» پايگاه خبری جهان نيوز : کلیدواژه های مهم ویکی پدیا
» سايت بيان / پايگاه اطلاع رساني دانشجويان اهل سنت جنوب
» تالارهای گفتمان ایران بلاگ Forum.iranblog.com - برخی از بزرگ مردان سرزمین آریایی خراسان بزرگ
» تارنگار ❤ حکیم ارد بزرگ ❤ کیـ❤ــــمیا : ❤ ارد بزرگ ❤ من به تو محتاجم
» پايگاه خبری جهان نيوز : کلیدواژه های مهم ویکی پدیا
» سايت بيان / پايگاه اطلاع رساني دانشجويان اهل سنت جنوب
» تالارهای گفتمان ایران بلاگ Forum.iranblog.com - برخی از بزرگ مردان سرزمین آریایی خراسان بزرگ
» تارنگار ❤ حکیم ارد بزرگ ❤ کیـ❤ــــمیا : ❤ ارد بزرگ ❤ من به تو محتاجم
دوستداران فلسفه اُرُدیسم Lovers of Orodism philosophy :: گستره جهانی بزرگترین فیلسوف جهان :: سایت های ایرانیان سراسر جهان
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
السبت يوليو 24, 2021 2:59 am من طرف ریحانه
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کانادا The philosophy of Orodism in Canada
السبت يوليو 24, 2021 2:58 am من طرف ریحانه
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور پرو The philosophy of Orodism in Peru
السبت يوليو 24, 2021 2:57 am من طرف ریحانه
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نیکاراگوئه The philosophy of Orodism in Nicaragua
السبت يوليو 24, 2021 2:56 am من طرف ریحانه
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آرژانتین The philosophy of Orodism in Argentina
السبت يوليو 24, 2021 2:55 am من طرف ریحانه
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بوسنی و هرزگوین The philosophy of Orodism in Bosnia and Herzegovina
السبت يوليو 24, 2021 2:39 am من طرف ریحانه
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور قرقیزستان The philosophy of Orodism in Kyrgyzstan
السبت يوليو 24, 2021 2:35 am من طرف ریحانه
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ارمنستان The philosophy of Orodism in Armenia
السبت يوليو 24, 2021 2:33 am من طرف ریحانه
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور گویان The philosophy of Orodism in Guyana
السبت يوليو 24, 2021 2:32 am من طرف ریحانه