المواضيع الأخيرة
جستجو
أفضل 10 أعضاء في هذا المنتدى
ریحانه - 1134 | ||||
baran - 977 | ||||
نگین - 562 | ||||
لیلا - 421 | ||||
Parmida - 303 | ||||
نوشین آریا - 197 | ||||
aryan - 160 | ||||
روزبه شریفی - 106 | ||||
kami - 52 | ||||
سهیلا بخشی - 16 |
تارنگار داستانهای زیبا : جهان دیگر
2 مشترك
دوستداران فلسفه اُرُدیسم Lovers of Orodism philosophy :: گستره جهانی بزرگترین فیلسوف جهان :: وبلاگ های ایرانیان سراسر جهان
صفحه 1 از 1
تارنگار داستانهای زیبا : جهان دیگر
مطمئنم داستانی که از "حکیم ارد بزرگ" رو براتون نقل قول می کنم بیشترین تغییر رو در نوع نگاهتون به مرگ ایجاد می کنه ازتون خواهش می کنم اگر دچار بیماری افسردگی هستین این مطلب رو نخونین تنها کسانی بخونن که بر خودشون مسلط هستند حکیم ارد بزرگ پدر فلسفه اردیسم ( ORODISM ) هست این شما و این داستان جهان دیگر :
سالها می گذرد درختان بارها و بارها بارور می شوند ، کیهان شناسان ایرانزمین از هرپاسب * (سیاره) دوری سخن می گویند ، آنرا تازه یافته اند و نام زیبای "آزادی" را بر آن نهاده اند .
هرپاسب "آزادی" در آن سوی کهکشان سو سو می زند .
باید آن را دید
باید به راز هرپاسب آزادی پی برد
آیا آن نیز همانند زمین است ؟
آیا موجودات زنده ایی در آن زیست می کنند ؟
هرپاسبی که گفته می شود صدها برابر زمین است .
دانشمندان "کیهان پیمایی" ساخته اند که شتاب آن چندین برابر پرش نور است .
"پری" دختری ایرانیست که چشم همه به اوست .
پدر و مادر خویش را در کودکی از دست داده است او دانش پژوهی نامدار در دانش کیهان شناسی است .
او خواهد رفت برای آنکه با پیامی نو باز گردد .
دختری تیزهوش و نجیب همانند همه دختران ایرانزمین .
در نخستین روز بهار در پایگاه کیهانشناسی ایرانزمین صدها دانشمند گرد هم آمده اند آنها اخترشناسان و کارشناسان کارکشته ای هستند که می خواهند نگینی از ایرانزمین را به جایی دور بفرستند به آن سوی کهکشان .
کیهان شناس سالخورده ایی که پری را برای این کار بزرگ برگزیده به او می گوید : چهار سال زمان می برد تا به هرپاسب آزادی برسی و بازگردی ، پس تو چهار سال از زمین دور خواهی بود آنگاه که باز می گردی 21 ساله شده ایی ، اما برای ما که در زمین هستیم این زمان 1000 سال خواهد بود پس ما زنده نیستیم تا به پیشوازت بیاییم ، نسل های پس از ما به پیشوازت خواهند آمد و از اندوخته دانشت بهره خواهند گرفت .
و اینچنین ، زمانی نمی گذرد که کیهان پیما به پرواز در می آید و به آنی هزاران کیلومتر از زمین دور می شود .
دو سال می گذرد کیهان پیما در آستانه نشستن بر روی هرپاسب آزادیست ، پری شهر های بسیاری می بیند کیهان پیما را در کنار یکی از این شهرها فرود می آورد . دستگاه ها نشان می دهند که این هرپاسب هم همانند زمین دارای هوا و کشش همگن است همه چیز همانند زمین است ، از کیهان پیما پیاده می شود . احساس می کند بر روی زمین گام بر می دارد از بالای دیواری پهن و کوتاه که با خشت های خام ساخته شده است مردمی را می بیند که به هر سو روانند . همه آنها تن پوشی به رنگ خردلی بر تن دارند تن پوشی که از سر تا به پا کشیده شده است . پوشش همه همانند هم است .
مرد جوانی به سوی پری می آید و به زبان و گویشی ناآشنا با او سخن می گوید پری از دیوار پایین می آید . مرد دست پری را می گیرد و دست دیگر خود را در برابر پری بالا و پایین می آورد ناگاه در پس دست مرد ، پرده ایی باز می شود همانند پرده سینما که در درون آن می توان چیزهای زیادی دید ناگاه پری پدر و مادر خویش را می بیند ، می خندد ، مرد جوان دست پری را رها می کند و پری به درون پرده پرتاب می شود و خویش را در برابر پدر و مادرش می بیند آنها پری را در آغوش می کشند و می گویند : دختر زیبایمان به ما پیوستی ؟
پری می گوید : اینجا کجاست ؟
پدر و مادر پری می گویند : اینجا زمین است .
پری می گوید : نه اینجا زمین نیست من آمده ام به هرپاسب آزادی شما اینجا چکار می کنید ؟
پدر می گوید : دخترم همه ما هنگامی که اینجا آمدیم همین اندیشه را داشتیم .
پری می گوید : شما سالها پیش درگذشته اید ! اما من نمرده ام !
مادر می گوید : هیچ مرگی در کار نیست دخترم بخند و شاد باش که به هم رسیدیم . آنزمان در کتاب سرخ خوانده بودیم که "ارد بزرگ" گفته است : جهان را آغاز و انجامی نیست آنچه هست دگرگونی در گیتی است . زمان و مکان صفر برای آغاز گیتی وجود ندارد همان گونه که شماره ایی برای انتهای آن نیست . ما دگرگونی در درون گیتی را زایش و مرگ می نامیم . ما بخشی از دگرگونی در گیتی هستیم دگرگونی که در نهان خود پویش و رشد را دنبال می کند بروز آینده ما بسیار فربه تر از امروز ما خواهد بود ، ما در درون گیتی در حال پرتاب شدن هستیم . پرتاب به سوی جایی و مکانی و نمایی که هیچ چیز از آن نمی دانیم همان گونه که در کودکی از این جهان هیچ نمی دانستیم . میدان دید ما با تمام فراخنایی خود می تواند همچون شبنمی کوچک باشد بر جهانی بسیار بزرگتر از آنچه ما امروز از گیتی در سر می پرورانیم پس گیتی بی آغاز و بی پایان است .
پری می گوید : به حرفهایم گوش کنید و برای آنها آنچه را رخ داده است می گوید .
پدر پری می گوید : بگذار برویم به سوی همان کیهان شناس پیری که تو را به این سفر فرستاده است ، به او فکر کن ، پدر و مادر پری دو دست او را می گیرند و پدر دستش را همانند همان مرد جوان بالا و پایین می آورد پرده ایی باز می شود پری لبخند می زند و هر سه در برابر کیهان شناس پیر قرار می گیرند .
پیرمرد دستان پری را می گیرد و می خندد و می گوید چه جوان برگشتی زمین ؟ چه شد ؟ چه حادثه ایی برایت رخ داد ؟
پری جریان را باز می گوید .
پیر مرد می گوید : یعنی هرپاسب آزادی همین جاست ؟! شگفت آور است ، آه آری همه ما هنگامی که اینجا می رسیم سرمای بسیاری وجودمان را فرا گرفته است همه ما می اندیشیم دوباره از آسمان به زمین باز گشته ایم .
پیرمرد سکوت می کند و ادامه می دهد : به آسمان بنگر
شگفت آور است آسمان نور باران است
پیر مرد می گوید : همه این نورها آدمیانی هستند در حال فرود آمدن .
سکوت می کند و با پریشانی به پری می گوید تو باید شتاب کنی و بازگردی ، چون در برنامه ریزی ما برای کیهان پیما تنها 24 ساعت دیرکرد پیش بینی شده است و اگر این زمان بگذرد و به زمین نرسی کیهان پیما خودکار خاموش می شود و اینگونه زحمات همه ما بی نتیجه خواهد ماند .
پری دست استادش را می بوسد پدر و مادرش را در آغوش می گیرد و می گرید و در بین شیون هایش از سختی های دوری از آنها می گوید .
پدر مادر دستان پری را می گیرند و می گویند به کیهان پیما فکر کن و از همان پرده به آنی کیهان پیما را می یابند .
پدر و مادر با چشمان لبریز از اشک دختر خویش را بدرود می گویند .
دو سال دیگر بر پری می گذرد و در سپیده دم نخستین روز بهار مردم ایرانزمین جشن بازگشت فرزند خویش را برگزار می کنند . آری پری باز گشته است و چه بازگشت سخت و غم انگیزی . هنگامی که پری از پلکان کیهان پیما پایین می آید با خود می گوید کاش پدر و مادر خویش را باز گردانده بودم !...
برگرفته از :
http://mehrzad.elhami.loxblog.ir/post.php?p=426
سالها می گذرد درختان بارها و بارها بارور می شوند ، کیهان شناسان ایرانزمین از هرپاسب * (سیاره) دوری سخن می گویند ، آنرا تازه یافته اند و نام زیبای "آزادی" را بر آن نهاده اند .
هرپاسب "آزادی" در آن سوی کهکشان سو سو می زند .
باید آن را دید
باید به راز هرپاسب آزادی پی برد
آیا آن نیز همانند زمین است ؟
آیا موجودات زنده ایی در آن زیست می کنند ؟
هرپاسبی که گفته می شود صدها برابر زمین است .
دانشمندان "کیهان پیمایی" ساخته اند که شتاب آن چندین برابر پرش نور است .
"پری" دختری ایرانیست که چشم همه به اوست .
پدر و مادر خویش را در کودکی از دست داده است او دانش پژوهی نامدار در دانش کیهان شناسی است .
او خواهد رفت برای آنکه با پیامی نو باز گردد .
دختری تیزهوش و نجیب همانند همه دختران ایرانزمین .
در نخستین روز بهار در پایگاه کیهانشناسی ایرانزمین صدها دانشمند گرد هم آمده اند آنها اخترشناسان و کارشناسان کارکشته ای هستند که می خواهند نگینی از ایرانزمین را به جایی دور بفرستند به آن سوی کهکشان .
کیهان شناس سالخورده ایی که پری را برای این کار بزرگ برگزیده به او می گوید : چهار سال زمان می برد تا به هرپاسب آزادی برسی و بازگردی ، پس تو چهار سال از زمین دور خواهی بود آنگاه که باز می گردی 21 ساله شده ایی ، اما برای ما که در زمین هستیم این زمان 1000 سال خواهد بود پس ما زنده نیستیم تا به پیشوازت بیاییم ، نسل های پس از ما به پیشوازت خواهند آمد و از اندوخته دانشت بهره خواهند گرفت .
و اینچنین ، زمانی نمی گذرد که کیهان پیما به پرواز در می آید و به آنی هزاران کیلومتر از زمین دور می شود .
دو سال می گذرد کیهان پیما در آستانه نشستن بر روی هرپاسب آزادیست ، پری شهر های بسیاری می بیند کیهان پیما را در کنار یکی از این شهرها فرود می آورد . دستگاه ها نشان می دهند که این هرپاسب هم همانند زمین دارای هوا و کشش همگن است همه چیز همانند زمین است ، از کیهان پیما پیاده می شود . احساس می کند بر روی زمین گام بر می دارد از بالای دیواری پهن و کوتاه که با خشت های خام ساخته شده است مردمی را می بیند که به هر سو روانند . همه آنها تن پوشی به رنگ خردلی بر تن دارند تن پوشی که از سر تا به پا کشیده شده است . پوشش همه همانند هم است .
مرد جوانی به سوی پری می آید و به زبان و گویشی ناآشنا با او سخن می گوید پری از دیوار پایین می آید . مرد دست پری را می گیرد و دست دیگر خود را در برابر پری بالا و پایین می آورد ناگاه در پس دست مرد ، پرده ایی باز می شود همانند پرده سینما که در درون آن می توان چیزهای زیادی دید ناگاه پری پدر و مادر خویش را می بیند ، می خندد ، مرد جوان دست پری را رها می کند و پری به درون پرده پرتاب می شود و خویش را در برابر پدر و مادرش می بیند آنها پری را در آغوش می کشند و می گویند : دختر زیبایمان به ما پیوستی ؟
پری می گوید : اینجا کجاست ؟
پدر و مادر پری می گویند : اینجا زمین است .
پری می گوید : نه اینجا زمین نیست من آمده ام به هرپاسب آزادی شما اینجا چکار می کنید ؟
پدر می گوید : دخترم همه ما هنگامی که اینجا آمدیم همین اندیشه را داشتیم .
پری می گوید : شما سالها پیش درگذشته اید ! اما من نمرده ام !
مادر می گوید : هیچ مرگی در کار نیست دخترم بخند و شاد باش که به هم رسیدیم . آنزمان در کتاب سرخ خوانده بودیم که "ارد بزرگ" گفته است : جهان را آغاز و انجامی نیست آنچه هست دگرگونی در گیتی است . زمان و مکان صفر برای آغاز گیتی وجود ندارد همان گونه که شماره ایی برای انتهای آن نیست . ما دگرگونی در درون گیتی را زایش و مرگ می نامیم . ما بخشی از دگرگونی در گیتی هستیم دگرگونی که در نهان خود پویش و رشد را دنبال می کند بروز آینده ما بسیار فربه تر از امروز ما خواهد بود ، ما در درون گیتی در حال پرتاب شدن هستیم . پرتاب به سوی جایی و مکانی و نمایی که هیچ چیز از آن نمی دانیم همان گونه که در کودکی از این جهان هیچ نمی دانستیم . میدان دید ما با تمام فراخنایی خود می تواند همچون شبنمی کوچک باشد بر جهانی بسیار بزرگتر از آنچه ما امروز از گیتی در سر می پرورانیم پس گیتی بی آغاز و بی پایان است .
پری می گوید : به حرفهایم گوش کنید و برای آنها آنچه را رخ داده است می گوید .
پدر پری می گوید : بگذار برویم به سوی همان کیهان شناس پیری که تو را به این سفر فرستاده است ، به او فکر کن ، پدر و مادر پری دو دست او را می گیرند و پدر دستش را همانند همان مرد جوان بالا و پایین می آورد پرده ایی باز می شود پری لبخند می زند و هر سه در برابر کیهان شناس پیر قرار می گیرند .
پیرمرد دستان پری را می گیرد و می خندد و می گوید چه جوان برگشتی زمین ؟ چه شد ؟ چه حادثه ایی برایت رخ داد ؟
پری جریان را باز می گوید .
پیر مرد می گوید : یعنی هرپاسب آزادی همین جاست ؟! شگفت آور است ، آه آری همه ما هنگامی که اینجا می رسیم سرمای بسیاری وجودمان را فرا گرفته است همه ما می اندیشیم دوباره از آسمان به زمین باز گشته ایم .
پیرمرد سکوت می کند و ادامه می دهد : به آسمان بنگر
شگفت آور است آسمان نور باران است
پیر مرد می گوید : همه این نورها آدمیانی هستند در حال فرود آمدن .
سکوت می کند و با پریشانی به پری می گوید تو باید شتاب کنی و بازگردی ، چون در برنامه ریزی ما برای کیهان پیما تنها 24 ساعت دیرکرد پیش بینی شده است و اگر این زمان بگذرد و به زمین نرسی کیهان پیما خودکار خاموش می شود و اینگونه زحمات همه ما بی نتیجه خواهد ماند .
پری دست استادش را می بوسد پدر و مادرش را در آغوش می گیرد و می گرید و در بین شیون هایش از سختی های دوری از آنها می گوید .
پدر مادر دستان پری را می گیرند و می گویند به کیهان پیما فکر کن و از همان پرده به آنی کیهان پیما را می یابند .
پدر و مادر با چشمان لبریز از اشک دختر خویش را بدرود می گویند .
دو سال دیگر بر پری می گذرد و در سپیده دم نخستین روز بهار مردم ایرانزمین جشن بازگشت فرزند خویش را برگزار می کنند . آری پری باز گشته است و چه بازگشت سخت و غم انگیزی . هنگامی که پری از پلکان کیهان پیما پایین می آید با خود می گوید کاش پدر و مادر خویش را باز گردانده بودم !...
برگرفته از :
http://mehrzad.elhami.loxblog.ir/post.php?p=426
aryan- تعداد پستها : 160
امتیاز : 191763
اعتبار : 0
تاريخ التسجيل : 2011-10-19
العمر : 45
آدرس پستي : مهاباد
رد: تارنگار داستانهای زیبا : جهان دیگر
دوستان و دشمنان حکیم ارد بزرگ
حکیم ارد بزرگ از زبان دیگران :
احمد شاه مسعود می گوید :
من و ارد [حکیم ارد بزرگ ایرانی] زاده یک سرزمین بزرگ هستیم .
بی نظیر بوتو می گوید :
ما با کشورهای منطقه و بخصوص ایران ، اساطیر ، فرهنگ و تاریخی مشترک داریم من هم همانند بزرگانی نظیر "اقبال لاهوری" و "ارد بزرگ" تمایل دارم کشورهای ما بر اساس فرهنگ و ریشه های مشترک هر روز بیشتر از پیش به هم نزدیک شوند .
دکتر شبرنگ عطایی (پژوهشگر و محقق افغانستان) می گوید :
ارد بزرگ اسطوره عصر درعرصه وحدت دوباره فرهنگ والای پارسی درمنطقه است . پارسی زبانان امروز بیشتر از هر وقت بوجود شخصیت هایی چون ارد در ایران و شکوه شهید گشته احمد شاه مسعود در افغانستان که دوست و همفکر ارد بزرگ بود ضرورت دارند .دولت ها و مردم فرهنگ دوست ارین باید نظریه های این دو شخصیت تاربخ عصر حاضر را در عمل پیاده کنند.
فرزانه شیدا (ادیب و سراینده ایرانی مقیم کشور نروژ و نویسنده کتاب یازده جلدی بُعد سوم آرمان نامه حکیم ارد بزرگ ) می گوید :
چیزی که انسان نیازمند آن در طول راه سفر عمر خویش است و در درون « خویش» خود همواره در این باور زندگی میکند که امید و آرزو را می توان رنگی از حقیقت داد و بر اساس خواسته های زندگی خود گام برمی دارد و در راه سرنوشت انسان می بایست فانوس وچراغی از سخنان *ارد بزرگ ,این عالم بزرگ اندیشه را در سیاهی های دنیای ناشناخته ای که به شناخت آن نیازمندیم به همراه داشته باشد وحتی کلمه به کلمه ی آنرا به خاطر و دل بسپارد و هر کجا در جائی و منطقه ای از زندگی دچار سستی و نا امیدی شد به مرور دوباره ی افکار و ایده های حکیم ارد بزرگ بنشیند چرا که تمامی این جملات طلائی و این پندهای زّرین به «معرفت انسانی »در میدان خرد یک به یک , جنبه علمی و کاربردی ثابت شده ای را در علوم پایه زندگی داراست و بر این اساس می توان «*حکیم ارد بزرگ را اسطوره راه و اندیشه » نامید.
شکوهه عمرانی (فعال اجتماعی کشور سوییس ، شاعر و مترجم کتاب آرمان نامه ارد بزرگ به زبان فرانسوی) می گوید :
اندیشه ها و افکار ارد بزرگ بسیار متعالی است و امیدوارم روزی خواسته های وی در مورد همگرایی ، اتحاد و حقوق تاریخی به مرحله ی اجرا در آید و آنروز روز سربلندی و غرور هر فرد ایرانی و وطن دوست خواهد بود و بازگشت ایران به عظمت و شکوه دیرین و بازیابی جایگاه واقعی خویش در دنیا . بسیار خوشوقتم که موفق به ترجمه ی بخشی از سخنان ارد بزرگ گردیدم .
الیان ایژن هیر (رئیس انجمن هنری ارت کلوب و رئیس انجمن دفاع از منافع منطقه ی شامپل در ژنو) می گوید :
در بین سخنان ارد بزرگ ، هنگامیکه از صلح و هارمونی برای همگان صحبت می کند بیشتر بر دلم نشسته است .
نیما اسماعیل پور (شاعر ، پژوهشگر و مولف کتاب رهایی بی نقص) می نویسد :
بزرگمردی که کلامش از خردی ناب و خالص سرچشمه می گیرد و ھمیشه سعی دارد از زھدان ھستی رازی تازه و با طراوت به دنیا آورد تا به ادراک آدمی تفکری درست و پویا ھدیه کند که این خاصیت بزرگان تاریخ است نکتهء بسیار مھم در سخنان این بزرگوار این است که کمترین و یا شاید ھیچ تناقضی در گفتار وی مشاھده نمی کنیم بی شک پشت پردهء این افکار پرسشگری ھای بسیاری نھفته است که به گفته خود او پرسشگری حس کودکانه ای است که تا پایان زندگی باید ھمراھش داشت .
آدمی تنھا زمانی دربند رویدادھای روزمره نخواھد شد که در اندیشه ایی فراتر از آنھا در حال پرواز باشد . "ارد بزرگ" ...
اندیشه پروازگر است جایی فرودش آوریم که زیبایی خانه دارد . "ارد بزرگ"
مسعود اسپنتمان (پژوهشگر و نویسنده کتاب میهن نامه ی ارد بزرگ) می نویسد :
درباره ی اُرُد بزرگ، گفته ھا بسیارند و ناگفته ھا، بسیارتر
اُرُد بزرگ از آن دسته اندیشمندان است که ریشه ھای بالندگی میھنی خویش را به درستی میشناسد. سپس دل شما را نشانه گرفته و درست به ھمانجا میزند. اُرُد شما را با آنچه از آن برآمده اید آشنا میسازد، روانتان را با خاک میھن می آمیزد و در برآیندی با آسمان آن، عشق به ایران را در ھستی تان روان میسازد.
اُرُد یگانه است؛ این گفته را باور دارم، به سادگی، چون اُرُد، دومی ندارد. او راھی را برگزیده که آمیخته با اسطوره ھا از زمان و زمین فراتر میرود؛ و در این بی زمانی و بی زمینی، تردستی ھایی میکند که شعبده نیست.
اُرُد دلاورانه، ریش سفیدان را به جایگاه برین برمیکشاند و بر دیوانسالاران واپسگرا نفرین میفرستد. او بیش از ھمه ی ما میداند که باختری بودن و خاوری بودن با بھتر بودن یکی نیست، که این را به تجربه و با کار دریافته است ... اُرُد بزرگ ھنوز ھست، با ما می ماند و خواھد ماند، شاید تا ھمیشه؛ پس چه لزومی دارد که زیر تیغ تشریح، اندیشه ای چنان تنومند چون اندیشه ھای اُرُد را واکاویم و از پی و رگ آن نمونه برداریم. شاید بھتر باشد تا با او روان شویم و از چشمه ی زلال اندیشه اش، نھال خویشتن خویش را آبیاری کنیم ..
حکیم ارد بزرگ از زبان دشمنان او :
ابراهیمی [دوشونجه] (از نویسندگان تجزیه طلب و فعالین پان ترک ایران مورد حمایت صهیونیزم جهانی) می گوید :
آگاه باشید که شوونیستهای فارس خدای جدیدی برای خود پیدا کرده اند. آنها که در پی تطهیر فردوسی با پاک کردن ۳۰۰۰۰ بیت از شاهنامه هستند می خواهند نظر جدیدی را به جای نظریات فردوسی بنشانند!
خداوندگار جدید این بیماران روانی این بار یک تورک است. کسی که [حکیم ارد بزرگ] اصالتا شیروانی است و در مشهد به دنیا آمده است.
علی احمد قندهاری (از رهبران تندروی پشتون ولایت قندهار افغانستان) می گوید :
احمدشاه [احمد شاه مسعود] يک جنايتکار و خائن بود و جماعت در پرده نشين "ارد بزرگ"[حکیم ایرانی] هم فکر مي کنند قوم افغان بر مي گردد به دونيم صدسال پيش و استاني از ايران مي گردند ... نقشه شوم عوض کردن نام افغانستان به خراسان از زمان مسعود جنگ سالار بيشتر رواج پيدا نموده ، نبايد مانند صنف اولي ها با اين فرزندان ناخلف افغانستان برخورد کنيم مقاله و تحرير هاي بسياري نوشته شده اما فکر مي کنم ريشه اين حرفها از فريبخوردگان افکار آدمهايي مانند ارد بزرگ باشند بايد سارنوالي و ستره محکمهً افغانستان جلو چنين حرکات ماجرا جويانه را بگيرند. محترمان باور كنيد اين آدم هاي مرفوع القلم که حرجي بر آنها هم نيست ، مي خواهند قوم ما را نابود کنند اين قلم ها به بيراهه ميروند افغانستان را مي خواهند با همه عقده شان از هم بپاشند.
دکتر جلال الدین بايانی (از دیپلمات های برجسته دولت های ببرک کارمل و نجیب الله در افغانستان مقیم سوئد ، پان تورک ازبک) می گوید :
ارد ، احمد شاه مسعود را ترغیب نموده بود تا افغانستان را دوباره به ایران ملحق نماید ... احمدشاه مسعود ... گفته بود : « من و ارد زاده یک سرزمین بزرگ هستیم .»
« بی شک ارد بزرگ، برجسته ترین کارشناس و طراح تجزيه افغانستان در حال حاضر در دستگاه ... ایران است که هم رديف و هم طبق با جنرال حميد گل پاکستانی بوده - تا کنون در دهها کتاب، وجيبه، دستور به اشکال گوناگون به طرح نظریات و افکار او مبنی بر الحاق خراسان افغانستان با خراسان اشغال شده ايران ، تجزيه قسمت های از افغانستان و الحاق آن با ايران و به افغانستان گسيل و ارسال گرديده است- از دوستانش می توان به احمد شاه مسعود، لطيف پدرام، بصیر کامجو، درويش دريا دلی ، رحمت الله بيژند پور، بشير بغلانی، نجم الدين کاويانی، فريد مزدک، امان الله استوار، فضل احمد طغيان، پيکارگر، اسد الله کشتمند، رسول رهين، احمد ولی مسعود، تورن اسماعيل، مخدوم رهين، مسعود خليلی، عنايت الله شهرانی، خواجه بشیر احمد صديقی، محبوب الله کوشانی، واحد فيضی، ناديه فضل، همزه واعظی، دستگير پنجشيری و جان محمد پنجشيری نام برد اشاره کرد. »
وليد طرزی (از ازبک های پان ترک افغانستان ، از اعضای تندروی حزب کمونیستی وطن افغانستان ) می گوید :
ـ تا حال در مورد اندیشه های شيطانی و افکار افراطی ناسيوناليسـتی (پان ايرانيزم) ارد بزرگ مطالعات ، تبصره و کاوش فراوانی صورت گرفته است ، او( ارد ) از بزرگترین متفکرين حال حاضر رژيم ... ایران و انديشه متعفن ( پان ايرانيزم ) بوده . صدها جمله از او برضد ساير تمدن های استوار ، اصلی ، کهن ، واقعی ،تاريخی کشور های کهن باســتانی در منطقه بخصوص افغانستان ، عراق ، ترکيه و آذربايجان در مطبوعات ... ايران به نشــــر رسيده اسـت ... در ضمير اين حکيم تقلبی و ساختگی ... ايران بنام ( ارد ) و آن هم ( بزرگ ) ديده نه ميشود، اين سرلشکر ويا جنرال ... ايران بر اساس خواسته های زندگی شخصی خود گام بر می دارد و در راه سرنوشت هر انسان اگاه يک مانع و يک سد است ، او بر ضد هرگونه فانوس و چراغی که رهنمايی انسانی باشد قرار دارد ( ارد )اندیشه را در سیاهی های دنیای خود ميبيند ( ارد ) دايمآ در زندگی دچار سستی و عطالت شد آنرا با افراطگرايی درمان نموده است، اگر با افکار پوسيده ، فاشيستی و ایده های تاريک( ارد) بنشیند به يقين از«معرفت انسانی » یک به یک نفرت ميکنيد , جنبه علمی و کاربردی ثابت شده ای را در زندگی او وجود ندارد .
اوجالان ساوالان (از تجزیه طلبان مورد حمایت دولت آذربایجان که زیر نفوذ مستشاران صهیونیستی اداره می شود) می گوید :
هیچ می دانید مدتهاست که فردوسی و «ارد بزرگ» محبوب دلهای ... حکومت فارس-شیعه شده است؟آیا می دانید که اینها مدتهاست«نص صریح شاهنامه فردوسی» را به مثابه کتاب مقدس ما «لاریب فیه» می دانند و از دویست سال پیش همراه با استادان اعظمشان همچون «سرجان ملکم پلید فراماسون انگلیسی »در محافل سری فراماسونی شان «شاهنامه خوانی» و «تفسیر شاهنامه» برای درست کردن تاریخ و شاخ و برگ دادن به هویت جعلی و استعماری فارسی-ایرانی برگزار کرده و می کنند؟
مهرزاد (از مخالفین نظریات حکیم ارد بزرگ و مدافع نظریه دهکده کوچک جهانی مارشال مک لوهان کانادایی که از افسران پیمان ناتو بود) می گوید :
حکومت ... هم که دیگر از دست حکومتهای عربی خسته شده است .... سعی دارد برای خودش متحدانی دیگر گردهم آورد که البته دراین مورد با آقای ارد بزرگ هم عقیده است.
آقای احمدشاه مسعود از دوستان نزدیک جمهوری اسلامی وآقای اردبزرگ است . سیاست غربزدایی و بدبینی نسبت به غرب ، وجه اشتراک دیگر آقای ارد بزرگ با جمهوری اسلامی است .
baran- تعداد پستها : 977
امتیاز : 193613
اعتبار : 78
تاريخ التسجيل : 2011-09-28
العمر : 31
آدرس پستي : Geneva
مواضيع مماثلة
» تارنگار عشق شکلاتی... - گفته های زیبا در مورد خانوم ها از زبان بزرگان جهان
» تارنگار : جملات زیبا
» تارنگار میهن گل : جملات زیبا
» تارنگار دنیای ما : جملات زیبا
» تارنگار دیگه چه خبر؟؟ : جهان دیگر
» تارنگار : جملات زیبا
» تارنگار میهن گل : جملات زیبا
» تارنگار دنیای ما : جملات زیبا
» تارنگار دیگه چه خبر؟؟ : جهان دیگر
دوستداران فلسفه اُرُدیسم Lovers of Orodism philosophy :: گستره جهانی بزرگترین فیلسوف جهان :: وبلاگ های ایرانیان سراسر جهان
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
السبت يوليو 24, 2021 2:59 am من طرف ریحانه
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کانادا The philosophy of Orodism in Canada
السبت يوليو 24, 2021 2:58 am من طرف ریحانه
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور پرو The philosophy of Orodism in Peru
السبت يوليو 24, 2021 2:57 am من طرف ریحانه
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نیکاراگوئه The philosophy of Orodism in Nicaragua
السبت يوليو 24, 2021 2:56 am من طرف ریحانه
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آرژانتین The philosophy of Orodism in Argentina
السبت يوليو 24, 2021 2:55 am من طرف ریحانه
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بوسنی و هرزگوین The philosophy of Orodism in Bosnia and Herzegovina
السبت يوليو 24, 2021 2:39 am من طرف ریحانه
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور قرقیزستان The philosophy of Orodism in Kyrgyzstan
السبت يوليو 24, 2021 2:35 am من طرف ریحانه
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ارمنستان The philosophy of Orodism in Armenia
السبت يوليو 24, 2021 2:33 am من طرف ریحانه
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور گویان The philosophy of Orodism in Guyana
السبت يوليو 24, 2021 2:32 am من طرف ریحانه